نقد فیلم و سریال های روز دنیا و بالییوود و هالیوود

کابوسهای کوچک

چهارشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۸، ۰۵:۰۳ ب.ظ

گرچه کوتاه در طرح ، کابوس های کوچک برای مراحل و دشمنان خود از طرح های خلاقانه و تخیلی بهره می گیرند. فراتر از آن ، این بازی کار پر زرق و برق می کند و باعث می شود احساس کنید که دائماً دنبال می شوید در هنگام هدایت شخصیت جوان ، شش ، از طریق یک دستبند از هیولا های شرور. توسعه دهنده Tarsier Studios از طراحی صدا و زاویه دوربین استفاده کرده است تا بازی واقعاً نگران کننده باشد. "معماها ، شخصیت ها ، محیط ها و کنترل ها بدن ما را فعال می کنند تا علائم جسمی اضطراب بیش از حد آگاهانه ایجاد کنند ، بنابراین هنگامی که خزشها ، پرش ها و ترساندن دیوانه ها از وحشت های Ito-esque فرار شش را نشان می دهند ، ما واقعاً آنها را احساس می کنیم ، "نوشت پیتر کانتر از همه چیز ترسناک است.

بسیاری از ترس های موجود در کابوس های کوچک از ترسهای واقعی و نگرانی های زندگی واقعی ناشی می شوند و این مفاهیم را به موجودات غیرقابل تشخیص تبدیل می کنند. بخش اعظم گیم پلی شامل تلاش های شش است که بدون دیده شدن ، از این هیولا گذشته اند و احساس ترس و شکنندگی را تقویت می کنند. کابوس های کوچک موفق می شوند فضایی تقریباً ثابت از وحشت ایجاد کنند ، که آن را بسیار به یاد ماندنی می کند.

باریک: ورود
باریک: ورود

گیم پلی Slender: The Arrival همانطور که می شود اساسی است اما می تواند تنش و جهانی سازی پیشینی خود یعنی Slender: The Eight Pages را برطرف سازد. کارکنان GameSpot نوشت: "در حالی که کمی در اطراف لبه ها وجود دارد ، The Arrival جذاب است زیرا از طریق یک رسانه مدرن با ترس های مدرن بازی می کند." داستان به دنبال دو دوست دوران کودکی و آسیب های مشترک آنها در رابطه با تجربیات آنها در برخورد با ظاهرا غیرقابل توقف به عنوان مرد باریک شناخته می شود. اگرچه زمان اجرای آن نسبتاً کوتاه است ، اما این بازی همچنین دارای چندین راز ، از جمله یک سطح پنهان است که یک تصویر حتی شوم تر برای شخصیت های بازی ترسیم می کند.

در پی ضرب و شتم افتضاح مرد Slender Man 2014 ، که شامل دو دختر جوان در خدمت شخصیت افسانه ای به همکلاسی خود حمله کرده است ، بازنگری دوباره این بازی یک پیشنهاد حتی آزار دهنده است. هنوز ، کسانی که جرات می کنند به این جنگل ها بپردازند ، در یک تجربه وحشتناک هستند که استقبال از آن را تحت الشعاع قرار نمی دهد.

تا سحر
تا سحر

تا اینکه سحر ژانرهای مختلفی از وحشت را می گیرد و آنها را به روش های غیر منتظره ای با هم ذوب می کند. همچنین تقریباً کنترل کاملی را در مورد روند داستان به شما می دهد ، با انتخاب هر حرکت و گفتگو سرنوشت افراد درگیر را تغییر می دهد. یک بازیگر ستاره ای به فروش داستان کمک می کند ، از جمله هایدن پانتیر ، پیتر استورمار و برنده جایزه بهترین بازیگر نقش آکادمی بهترین بازیگر نقش اول بازی رامی ملک. این بازیگران همه چیز خود را به داستان عجیب معدنچیان رشته ای ، نفرین های باستانی و هیولاهای تغییر شکل داده می دهند.

بیشتر موفقیت این بازی به توسعه Supermassive Games Supermassive می رسد تا اطمینان حاصل شود که هر عملی نتیجه ای را کسب می کند ، با توجه به این که این فیلم نامه نزدیک به 10،000 صفحه در یک نقطه از تولید دارد. تا اینکه سحر فیلم نهایی ترسناک تعاملی باشد ، احساسی که توسط توالی های کنترل حرکتی شدید تشدید می شود و شما را در جایگاه شخصیت ها قرار می دهد و سعی می کنید تا همان اندازه قبر باشید.

اهریمن درون
اهریمن درون

در نگاه اول ، به خاطر این که انتظار دارید The Evil Within تند و تیز دیگری روی فرمول محاکمه شده و واقعی Resident Evil ببخشد ، بخشیده می شود ، خصوصاً که کارگردانی آن توسط سازنده سری Resident Evil ، شینجی میکامی ساخته شده است. The Evil Within با تمرکز بر منظر داخلی شخصیت اصلی ، خود را از سریال کلاسیک بقا-وحشت متمایز می کند. داستان دوست دارد بازی های ذهنی را انجام دهد ، شما را به حدس می زند که چه چیزی واقعی است ، زیرا شما ناامید می شوید گلوله های اضافی را امتحان کنید یا سعی کنید بهترین مکان را برای پنهان کردن هیولا در پاشنه های خود پیدا کنید.

The Evil Within همچنین شامل سیستم ارتقاء جالبی است که با جنبه های رویایی بیشتر روایت بازی می کند و به شخصیت شما امکان می دهد در حالی که سوالات بیشتری ایجاد می کند ، عقب نشینی کند. حتی این فضاهای به ظاهر ایمن شامل بستن شخصیت اصلی در صندلی برقی برای افزایش حس و مهارت های او می شود. این بازی پر از انتخاب های جالب است که آن را از بسیاری از عناوین دیگر موجود در ژانر جدا می کند. همانطور که Xbox Hub گفت ، این صحنه ها "در یک بازی Resident Evil معنی چندانی نخواهد داشت ، اما با این که دنیای The Evil Within چقدر نابسامان است ، درست در آن جای می گیرد."

Dead Space 2
Dead Space 2

Dead Space 2 نسبت به نسخه قبلی خود کمی بیشتر از قبل تمرکز دارد اما این مسئله باعث وحشتناک تر نمی شود. اسباب بازی های بازی با احساس PTSD و گناه بازمانده ، شخصیتی را ارائه می دهد که واقعاً در اثر تجربیاتش زخمی شده است. این بخش از بعضی جهات جالب توجه را افزایش می دهد و به گونه ای طراحی شده است که اتمسفر همان اندازه اقساط اول احساس سرکوب می کند ، با بررسی کوتاکو توجه خود را به "جلوه های روشنایی درخشان و ترفندهای طراحی صدا که به طور منظم از آن استفاده نمی کنند" به Dead Space 2 جلب کرد.

اینها در مقایسه با یک دنباله خاص که یک شخصیت باید تحت عمل لیزر چشم قرار بگیرد ، احساس ناخوشایند می کند. یک حرکت دروغین و شما با یکی از بی رحمانه ترین صحنه های مرگ در تاریخ بازی رفتار خواهید شد. همانطور که بحرانی هیت خیلی فصیحانه قرار داده است

آن: "هیولا های فضای قاتل را فراموش کنید ، لژیون های خشمگین انسان های قاتل که توسط علم عجیب و غریب و وحشت خالص از گناه بازمانده در حال روان شدن در روان شما هستند ، دیوانه می شوند ،" این به راحتی علامت بالایی از ترس از راه روده در سریال Dead Space است.

بازداشت
بازداشت

اگرچه بسیاری از بازی ها برای ترساندن شما از طرح های موجودات خارق العاده یا نشانه های جالب صدا و گزینه های تولید استفاده می کنند ، بازداشت با ترسیم یک نقطه تاریک در تاریخ ، خود را جدا می کند. شما در هنگام "ترور سفید" به دنبال استراحت تایوان از سرزمین اصلی چین ، شما به عنوان یک دانش آموز مدرسه ای بازی می کنید که در یک دوره مشخص شده توسط قوانین نظامی دقیق و خشونت آمیز حرکت می کند. داستان از قبل بسته بندی شده با این احساس تیره و تیز که هر عملی شما ناامید است.

این بدان معنا نیست که بازی فاقد هیولا و ترفندهای روانشناختی است که بتوانید با آنها راضی شوید. شما اکثر بازداشت ها را صرف راهنمایی شخصیت خود از روحیه اسرارآمیز می کنید که آنها را از طریق یک مدرسه متروکه دنبال می کنید. این منظره همچنین گاه به طرز ظریف و منحصر به فردی تحریف می شود که باعث می شود در هر نوبت به امنیت خود شک کنید. همه اینها به یک تجربه بی وقفه مترو می افزاید: "یک ماجراجویی هوشمندانه ، فکر برانگیز و بسیار خزنده" ، که ثابت می کند وحشت بقا می تواند چیزی غیر از تیراندازی به زامبی ها باشد. "

توصیه شده
بعدی

بازی های ویدیویی که هرگز نباید به تنهایی بازی کنید
توسط منصور میتایوالا

بازی های تک نفره قرار است بازی شوند ... خوب ، به تنهایی. نکته همین است. اما وقتی صحبت از بازی های ترسناک ، بویژه ترسناک ماندگاری می شود ، ممکن است قبل از غرق شدن در یک محیط ناشناخته ، شرکتی را بخواهید. حتی اگر یک جانباز بازی ترسناک هستید ، توصیه نمی کنیم که خودتان بازی هر یک از این بازی ها را انجام دهید.

فراتر از

یک بازی ترسناک که در آن یک روزنامه نگار در بیمارستان روانپزشکی تحقیق می کند ممکن است کلیشه به نظر برسد ، اما Outlast Red Barrels 'چیزی نیست. بازی ترسناک بقا با الهام از Amnesia در سال 2013 وارد بازار شد ، اولین نسخه توسط توسعه دهنده ایندی کانادایی نشانه گذاری شد. گذشته از اینکه محیطی غیرقابل توصیف باشد ، داستان Outlast به اندازه کافی جذاب است تا بازیکنان را تحت الشعاع خود قرار دهد ، اما آنچه که واقعاً بازیکنان را درگیر خود می کند مکانیک هستند. یک اثر گیج کننده وصف ناپذیر در بازی وجود دارد که به نوعی آن را زنده تر می کند و دیدگاه اول شخص باعث افزایش کل تجربه می شود. ما شرط می بندیم که افراد بیشتری بازی را متوقف کرده اند نه به این دلیل که آنها نیاز به بلند شدن و کشش دارند بلکه به این دلیل که بازی خیلی ترسناک شد.

Outlast در بین بازی های ترسناک بی نظیر است. شما به عنوان یک روزنامه نگار ، شما فقط با یک دوربین مسلح هستید و حالت دید در شب آن تنها کاری است که باید در بیمارستان روشن کنید. شما اسلحه ، یک میلگرد یا هر سلاح دیگری برای دفاع از خود ندارید. اگر می بینید کسی شما را شارژ می کند ، فرار کنید. این تنها حرکت شماست و با توجه به اینکه این بازی چقدر ترسناک است ، شما احتمالاً قبل از اینکه متوجه شوید پاسخ جنگ یا پرواز خود را برانگیخته اید ، در حال اجرا خواهید بود. حتی اگر چند نفر با شما هستند ، بازی را در نور روز می گذرانید ، با صدایی که به اندازه کافی بلند نیستید ، می شنوید ، هنوز هم نمی توانید تمامش کنید.

بازی Resident Evil 4

Resident Evil مشهورترین فرانشیزه ترسناک است ، که بخشی از آن به دلیل طولانی بودن مدت زمان حضور در این فیلم و همچنین حق رای دادن به فیلم بسیار موفقیت آمیز ناشی از آن است. در حقیقت ، این تنها سریال بازی های ویدئویی است که به شرایط خودش به پایان رسید. در حالی که بازی ها بیشتر به سمت عمل وحشیانه تر و کمتر به وحشت بقا تبدیل شده اند ، آنها هنوز هم لحظه های ترسناک خود را تجربه می کنند ، و بهترین ها بدون شک Resident Evil 4. حتی اگر بازی را مانند سایر اقساط ترسناک نبینید ، بدون شک وجود دارد. شما را در لبه صندلی خود نگه می دارد.

به طور کلی ، Resident Evil 4 و همچنین بقیه حق رای دادن ، به اندازه سایر بازی های این ویژگی ترسناک نیستند ، اما لحظه هایی وجود دارد که شما نمی خواهید تنها باشید - در بازی یا در غیر این صورت. . این قابلیت برای ایجاد ترس در چگونگی حساسیت بازیکن در دستگاه های خاص است. این یک بازی قدیمی تر است و باید به همین ترتیب رفتار شود. با گفتن این موضوع ، تنظیم بدون ایجاد پیشرفت در داستان ، تعلیق ، هیجان و وحشت ایجاد می کند. آیا به جایی رفتید و با خود گفتید: "این به نظر وحشتناک است"؟ این دقیقاً همان چیزی است که Resident Evil 4 شبیه آن است و همین مسئله باعث وحشتناک شدن آن می شود. فقط کاوش به اندازه کافی ترسناک است.

دلیل واقعی این است که دهه 70 نشان می دهد تغییر شکل لوری فورمن در فصل 6

سه فصل اول فیلم محبوب فاکس که فاکس دهه 70 بود ، لیزا رابین کلی را به عنوان لوری فرمن ، خواهر بزرگتر بسیار تبلیغاتی ، دستکاری کننده و اهریمنی اریک فورمن (Topher Grace) معرفی کرد. لوری فویل مناسبی برای اریک با سرعت بالا بود و وقتی که با یکدیگر درهم می شدند (که آنها زود و اغلب انجام می دادند) ، اغلب پیروز روشنی وجود نداشت.

علی رغم درگیری با لامپ کم نور اشتون کاتچر ، مایکل کلسو ، وی از دانشگاه خارج شد و در مورد آن دروغ گفت و متعاقباً او را با یکی از اساتید قدیمی خود - که اشاره ای به عدم کامل بودن او ، مهمانی مداوم او ندارد ، می توانستیم ادامه دهیم - او همیشه موفق به حفظ جایگاه خود به عنوان مورد علاقه پدرسالار خانواده سخت ، لگد زدن به الاغ ، رد فورمن (Kurtwood Smith) شد. در اواسط فصل سوم نمایش ، لوری به دانشکده زیبایی رفت - و او تا فصل 5 دوباره دیده نشد ، که بسیاری از طرفداران سریال کمی عجیب به نظر می رسند.

سوء ظن های آنها مبنی بر اینکه همه چیز با کلی خوب نبود ، تأیید شد وقتی که قسمت ابتدایی لوری با بازیگر کریستینا مور در ابتدای فصل دوباره بازیابی مجدد شد ، نه تنها این حرکت پایان کار اجرای کلی را در آن دهه 70 نشان داد ، بلکه پایان آن را نشان داد. حرفه بازیگری او - و این نتیجه مشکلات شخصی بود که زندگی او را به پایان زودرس می رساند. به همین دلیل است که نمایشگاه دهه 70 از لوری فرمان اصلی خود ، مرحوم لیزا رابین کلی حرکت کرد.

مشکلات شخصی منجر به عزیمت لیزا رابین کلی در فصل 3 شد
لیزا رابین کلی

ناپدید شدن کلی از آن دهه 70 در اواسط فصل 3 به دلیل عوامل مختلفی بود. این سریال مشخصات وی را بالا برده بود ، که منجر به فرود آمدن نقش های او در ویژگی هایی مانند Kill the Man و Clubland (هر دو در سال 1999) شد ، و او همچنین در یک زن و شوهر از فیلم های تلویزیونی ظاهر شد. با این حال ، پرداختن به شهرت روزافزون او ، ممکن است تلفات زیادی را به دنبال داشته باشد. وی در مصاحبه ای با 2012 ABC News گفت که وی در طی دوره تصدی خود در آن دهه 70 دچار سقط جنین شد و این سختی ها باعث شده است تا او مشکلی برای نوشیدن ایجاد کند.

بعد از اینکه در سال 2001 از این سریال غافلگیر شد ، قبل از بازگشت به نقش لوری در سال 2003 ، تنها در یک پروژه - فیلم تلویزیونی تلویزیون 2002 "ظاهر شد ، و ظاهراً با هم بازی کرد. متأسفانه ، بازگشت او کوتاه مدت بود؛ او تنها بخش معدودی از قسمت ها را پشت سر گذاشت و برای آخرین بار در فینال فصل 5 ظاهر شد که در آن شخصیت او با فز (ویلمر والدراما) ازدواج کرد تا بتواند از تبعید اجتناب کند.

فصل به کلیشه ای ختم شد ، زیرا ازدواج غیرمنتظره دخترش با "بچه خارجی" باعث شد که رد دچار حمله قلبی شود - اما هنگامی که خط داستانی در قسمت اول فصل 6 از سر گرفت ، بینندگان شوکه شدند که متوجه شدند کلی بار دیگر عزیمت کرده است. و همه نشانه ها به این واقعیت اشاره داشتند که این بار دیگر او دیگر برنگشته است.

نی آخر در فصل 6 آمد
هنوز هم از دهه 70 روباه را نشان می دهد

گرچه کلی مدتی شایعه شده بود که با مواد مخدر درگیر شده است ، اما او همیشه ادامه داده بود - از جمله در مصاحبه 2012 ، که صادقانه ترین کسی بود که تا به حال درباره موضوعاتش صحبت کرده است - الکل مشکل واقعی او بود. او در آن مصاحبه اذعان داشت که از سریال "فرار" کرده است ، در حالی که با الکلیسم خود دست و پنجه نرم می کند ، قادر به مقابله با فشارهای ستارگان تلویزیون شبکه ای نیست.

در زمان آن مصاحبه ، او اخیراً به دلیل مشاجره خانگی دستگیر شده بود ، و یک عکس هشدار دهنده نگران کننده منتشر شده بود که در آن ستاره ظاهراً بدتر از نظر ساییدگی بود. با این وجود ، او اظهار داشت که سه ماه است که هوشیار بوده است ، و علیرغم خطای اخیر ، او علاقه داشت که فعالیت خود را از سر بگیرد. کلی در آن زمان گفت: "من از این کار فرار نمی کنم." "من حق الزحمه خود را پرداخت کرده ام و اگر بتوانم از طریق این راه اقدام کنم ، می توانم از طریق هر کاری آن را تهیه کنم.

متأسفانه ، او اشتباه کرد. اندکی پس از دستگیری به ظن رانندگی تحت تأثیر سال بعد ، کلی وارد خانه Pax Rehab در آلتادنا ، کالیفرنیا شد. در آنجا ، در 15 آگوست 2013 ، وی به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر تصادفی (از طریق ScreenRant) در خواب درگذشت. زندگی کلی ممکن است به طرز غم انگیزی کوتاه شده باشد ، اما تا زمانی که نمایش دهه 70s پایه و اساس فن عظیم خود را حفظ کند - به یاد می آورد.

توصیه شده
بعدی
آنچه امروز بازیگران نمایش آن دهه 70 به نظر می رسد
توسط کلر ویلیامز

از سال 1998 تا 2006 ، آن نمایشگاه 70s بر امواج هوایی مسلط شد و هزاره ها سال به پنجره ای به دنیای نسل والدینشان هدیه داد ، درست مثل روزهای مبارک برای دهه های 70 و 80 میلادی برای میلیون ها کودک Gen X. و درست مانند Happy Days ستارگانی مانند هنری وینکلر و اسکات بائو را راه اندازی کرد ، این نمایش 70s مشاغل بازیگری بازیگران نوجوان ، از جمله اشتون کوچر ، میلا کونیس ، و توپفر گریس را آغاز کرد. اما اکنون این ستاره ها کجا هستند؟ بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه ظاهر ستاره های مورد علاقه ما در دهه 70 تغییر کرده است و می دانیم که امروز به چه چیزی رسیده اند.

گویا
گتی ایماژ

پس از آن دهه 70 نمایش در سال 1998 ، Topher Grace از طریق نقش خود به عنوان شخصیت پیشکسوت خوش تیپ ، Eric Forman تبدیل به یک نام خانوادگی شد. طرفداران نمایش مشتاقانه دنباله رو

قبل از اینکه شخصیت او در انتهای فصل هفتم خاموش شود ، داستان عاشقانه های اریک را با همسایه در کنار دونا (لورا پرپون) رقم زد. هنگامی که او به عنوان اریک در حال رانندگی Vista Cruiser نبود ، گریس در حال ایجاد حرفه ای خوب هالیوود برای خودش بود.

گریس پس از نقش های بلند در فیلم هایی مانند Traffic و Spider-Man 3 ، گرید نوشت ، تولید کرد و در این کمدی یکپارچهسازی با سیستمعامل Take Me Home Tonight در سال 2011 بازی کرد. اخیراً ، گریس در کنار براد پیت ، بن کینگزلی و تیلدا سوینتون در بازیگران بازی کرد. ماشین جنگی درام Netflix ، اولین بازی در تاریخ 26 مه 2017.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۰/۱۸
مهسا رسولی